انواع پنجگانه کانسپت
انواع پنجگانه کانسپت
1) کانسپت های قیاسی (نگاه به دیگر چیزها و مقایسه و بررسی آثار متاخر) 2) استعاری (نگاه به انتزاعات و ایجاد حس متفاوت از فضا با ایجاد تضاد مکمل در آن) 3) جوهری essences (نگاه به ماورای نیازهای برنامه و نگرشی,موضوعی و فلسفی با رعایت سلسله مراتب و نگاه به پدیده ها و رساندن آنها به نهایتشان) 4) برنامه ای (نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده و طراحی عملکردی و در نهایت رسیدن به بهترین کارایی) 5) ایده آل گرا (نگاه به ارزش های مطلق و یافتن بهترین عملکرد و فضا با تجزیه و تحلیل بین آثار موجود)قیاسی
از پنج گونه ذکر شده مقایسه احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود بین اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام ویژگی های مورد نظر را در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور می کردند که همه شاه کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال طراحی باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها “گوتیک”، برای بانک ها “دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت “سنت پیتر” در نظر گرفته می شد.[caption id="attachment_2796" align="alignnone" width="1020"] انواع پنجگانه کانسپت[/caption]
استعاری
استعارات مانند مقایسه ها، به آشکار کردن روابط بین اشیاء می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی هستند تا عینی. در واقع تشبیهات، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون، مانند و همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات، تشخیص امکان ارتباط میان الگوهاست، مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.جوهری
جوهره ها در واقع چکیده و متمرکز شده جنبه های مختلف مسائل پیچیده هستند و بازتابنده اندیشه های درونی این جنبه ها هستند طراحان برای جستجوی جوهره پروژه و بیان آن در قالب کانسپت روشهای بسیاری دارند. این جستجو در واقع تلاشی برای رسیدن به ایده هایی است که قسمتهای مختلف یک کانسپتپروژه را به هم می پیوندد و به عقیده کان ایده هایی که طراح را قادر می سازد بر شرایط موجود مسلط شود و آنچه را که باید به سرانجام برساند. یک راه عملکردی (پراگماتیک) عبارت است از بررسی برنامه و مشخص کردن سلسله مراتب موجود با این فرض که اصلی ترین مسأله (جوهره) آن است که در این سلسله مراتب، در جای نخست باشد. در نهایت نتیجه چنین بررسی ای می تواند در غالب تحلیلی از برنامه و یا یک دیاگرام گرافیکی ارائه شود.